جشن نوروز
برای جشن چهارشنبه سوری که ثبت نام کرده بودیم جشن نوروزش هم اسم نوشتم و دیروز شنبه اول هفته بود و ما قراربود ساعت 6 بریم جشن نوروز خاله نجمه به همکارم هم گفته بودم و قرار شد که با دخترش بریم ... ظهر که رفتم خونه پسری خوابید و منم یکمی کارام رو کردم و لباسات رو اماده کردم و اتو کردم اخه اونجا قرار بود آتلیه نیلسا بیاد و منم کت و شلوار عیدت رو آماده کردم که با همون ها عکس بگیری مامان ساعت 5 بود که لباسات رو پوشیدم و بابایی حاضر شدیم بریم جشن ... بابایی فقط قرار بود که مارو برسونه ... لباسات رو که پوشیدی کلی خوشگل و ناز شدی مامان فدای اون استایل قشنگت پسر نفس مامان رفتیم دنبال دوستم و پسری تا چشمش به یه نی نی افتاد کلی خوشحال ش...